روزی نویسنده جوانی از جرج برنارد شاو پرسید:
شما برای چی می نویسید استاد؟
برنارد شاو جواب داد:
برای یک لقمه نان
نویسنده جوان برآشفت که:
متاسفم! برخلاف شما من برای فرهنگ مینویسم!!
وبرنارد شاو گفت:
عیبی نداره پسرم هر کدام از ما برای چیزی مینویسیم که نداریم!!!