دیروز بعد از اذان صبح،
تو خوابو بیداری رفتم وضو گرفتم،
به بابام میگم: بابا نمازت تموم شد چادرتو بده منم بخونم!!!!!!!!
خودم!!!
مامانم !!!!!
بابام!!!!!!!!
داداش گودزیلام !!!!!
لبخند بزن!!!همیشه آخر هر چیز خوب میشود،اگه نشد بدون هنوز آخر اون نرسیده! (چارلی چاپلین) |
دیروز بعد از اذان صبح،
تو خوابو بیداری رفتم وضو گرفتم،
به بابام میگم: بابا نمازت تموم شد چادرتو بده منم بخونم!!!!!!!!
شرلوک هلمز کاراگاه معروف و معاونش واتسون رفتهبودند صحرانوردی و شب هم چادری
زدند و زیر آن خوابیدند. نیمه های شب هلمز بیدار شد و آسمان را نگریست .بعد واتسون را
بیدار کرد و گفت : نگاهی به آن بالا بینداز و بهمن بگو چه می بینی ؟ واتسون گفت : میلیونها ستاره میبینم .
هلمز گفت : چه نتیجه می گیری ؟
واتسون گفت از لحاظ روحانی نتیجه می گیرم که خداوندبزرگ است و ما چقدر در این دنیا
حقیریم . از لحاظ ستاره شناسی نتیجه می گیریم کهزهره در برج مشتری است ، پس باید
اوایل تابستان باشد . از لحاظ فیزیکی ، نتیجه میگیریم که مریخ در موازات قطب است ، پس
ساعت باید حدود سه نیمه شب باشد .
شرلوک هلمز قدری فکر کرد و گفت : واتسون!!!! تو احمقی بیش نیستی . نتیجه اول و مهمی
که باید بگیری اینست که چادر ما را دزدیده اند !!
|
|
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |